اقدامات محمدرضا پهلوی
 
درباره وبلاگ


درود دوستان گرامی به وبلاگ کوروش بزرگ خوش امدین نام وبلاگ مطعلق هست به کوروش بزرگ ولی از همه ی دوره های تاریخی ایران مطلب میزارم و امیدوارم وبلاگ مفیدی باشه برای همه ی ایرانیان و پارسی زبانان و از همه ی شما دوستان میخوام با نظرات خود من را به سوی وبلاگ بهتر یاری دهید با سپاس فراوان بدرود
آخرین مطالب
پيوندها
نويسندگان



نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 33
بازدید دیروز : 5
بازدید هفته : 33
بازدید ماه : 169
بازدید کل : 3721
تعداد مطالب : 242
تعداد نظرات : 6
تعداد آنلاین : 1



کوروش بزرگ
کوروش بزرگ پدر ایران زمین




برج شهیاد

نوشتار اصلی: برج شهیاد
نمایی از برج شهیاد

تاریخچه برج شهیاد به سال ۱۳۴۵ خورشیدی بر می‌گردد. در این سال طرح یک نماد شناسایی ایران میان معماران ایرانی به مسابقه گذاشته شد و در پایان طرح مهندس حسین امانت بیست و چهار ساله[۱۱] و دانش‌آموخته دانشکده هنرهای زیبا دانشگاه تهران برنده و برای ساخت برگزیده شد. عملیات ساخت برج آزادی در یازدهم آبان ۱۳۴۸ خورشیدی آغاز شد و پس از بیست و هشت ماه کار، در ۲۴ دیماه ۱۳۵۰ با نام برج شهیاد به بهره برداری رسید.[۱۲]

در جشن گشایش این برج که در سمت غرب شهر تهران جای دارد، محمدرضا شاه پهلوی و همسرش شهبانو فرح پهلوی حضور داشتند و منشور حقوق بشر کوروش بزرگ (نخستین نوشته حقوق بشر از کوروش کبیر، پادشاه هخامنشی) برای نخستین بار در این مکان پرده‌برداری شد.[۱۲]

در کوران انقلاب ایران (۱۳۵۷) اجتماعاتی در این میدان برپا می‌شد و پس از پیروزی انقلاب نیز برنامه پیشواز از آیت‌الله خمینی در بازگشت از پاریس به تهران در این میدان انجام شد و نام آن نیز از میدان شهیاد به میدان آزادی دگرگون شد.[۱۳] در هنگام انقلاب شعارهایی بر روی پایه‌های برج نوشته شد. (نوشتن شعار به بنا صدمه می‌زند)[نیازمند منبع]

در هفته‌های پس از انتخابات ریاست جمهوری دهم ایران، میدان آزادی محل گردهمایی برخی از معترضان به نتایج انتخابات بوده‌است و دوباره شعارهایی بر روی پایه‌های برج نوشته شد.

استادیوم آریامهر

نمایی از استادیوم صدهزار نفری آریامهر

استادیوم آریامهر ورزشگاه ملّی ایران و بزرگ‌ترین وزرشگاه این کشور است. این ورزشگاه برای میزبانی بازی‌های آسیایی ۱۹۷۴ در زمان سلطنت محمدرضا شاه پهلوی ساخته شد. این ورزشگاه در حقیقت بخشی از مجموعهٔ ورزشی آزادی است.

بیشتر بازی‌های تیم ملی فوتبال ایران و تیم‌های تهرانی لیگ برتر ایران در این ورزشگاه برگزار می‌شود.

ورزشگاه آزادی با طراحی عبدالعزیز فرمانفرماییان ساخته شد و در تاریخ ۲۶ مهر ۱۳۵۰ گشایش یافت.[۱۴]

این ورزشگاه پیش از انقلاب به افتخار محمدرضا شاه پهلوی آریامهر خوانده می‌شد و پس از انقلاب به نام آزادی تغییر نام داد. مجموعهٔ ورزشی آزادی تهران هم اکنون با دارا بودن سالن‌های چند منظوره، سالن دوازده هزار نفری و دریاچه مصنوعی یکی از بی‌نظیرترین مجموعه‌های ورزشی آسیاست. در تاریخ ۲۴ مهر ماه ۱۳۸۶ نیز کلنگ ساخت استادیوم چهل هزار نفری فوتبال سرپوشیده ویژه بانوان در ضلع شمال غربی دریاچه توسط مهندس علی‌آبادی معاون رییس جمهور و رییس سازمان تربیت بدنی به زمین زده شد.

جشن‌های ۲۵۰۰ سالهٔ شاهنشاهی

محمدرضاشاه پهلوی در حال ادای احترام به آرامگاه کوروش بزرگ در جریان برگزاری جشن‌های ۲۵۰۰ سالهٔ شاهنشاهی ایران

جشن‌های ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی ایران نام مجموعه جشن‌هایی است که به مناسبت دوهزار و پانصد سال تاریخ مدون شاهنشاهی ایران و در زمان سلطنت محمدرضا شاه پهلوی از تاریخ ۱۲ تا ۱۶ اکتبر ۱۹۷۱ (برابر با ۲۰ تا ۲۴ مهر ۱۳۵۰) در تخت جمشید برگزار شد. در این جشن‌ها، سران حکومتی و پادشاهان ۶۹ کشور جهان شرکت کردند و تمدن و تاریخ کهن ایران را ارج نهادند.[۱۵]

هزینه برگزاری جشن‌ها و ساخت تاسیسات جانبی و بناها معادل حدود ۱۲۰ میلیون تا ۳۰۰ میلیون تومان(معادل حدود ۲۲ میلیون دلار با نرخ برابری سال ۱۳۵۰) از سوی منابع مختلف ذکر شده‌است. البته رقم هزینه شده برای این مراسم به گفته که مسوول مستقیم برگزاری جشن بود نزدیک به دویست میلیون تومان بود که ۶۰ میلیون آن از محل کمک بخش خصوصی، ۵۰ میلیون از محل کمک دولتی و بقیه از محل ذخیره دفتر برگزاری جشن‌های شاهنشاهی ایران تامین شد. برای تامین هزینه برگزاری جشن‌ها از سال ۱۳۳۹ تا پایان جشن، از روشهای مختلفی استفاده گردید. از جمله صرفه جویی در هزینه‌های سازمانها و ادارات دولتی و همچنین تخصیص بودجه.[۱۶][۱۷]

البته این هزینه شامل ساختن بنای یادبود شهیاد در تهران، توسعه زیرساخت مخابراتی اسد آباد همدان، توسعه فرودگاه شیراز و ساخت و تجهیز هتل‌های تهران و شیراز و راه سازی نیز بود. در پایان این جشن‌ها دوازده میلیون تومان در صندوق کمیته برگزاری جشن باقی ماند که به تکمیل آیت الله بروجردی در قم اختصاص یافت.[۱۸]

هزینه جشن‌ها را پانصد میلیون دلار و روزنامه نگار آمریکایی، سیصد میلیون دلار براورد می‌کند.[۱۹][۲۰]

سپاه بهداشت

نوشتار اصلی: سپاه بهداشت

اصل هفتم انقلاب سفید ایجاد سپاه بهداشت در کشور بود. فلسفه ایجاد سپاه بهداشت در حقیقت همان فلسفه اعلام اصلاحات ارضی بود که کار خود را در سال۲۰ بهمن ۱۳۴۲ خورشیدی آغاز کرد. در درازای نخست وزیری اسدالله علم اصل هفتم به تحقق پیوست. مردان و زنان سپاهی بهداشت وظیفه توزیع عادلانه پزشک و خدمات پزشکی را در کشور به عهده داشتند.[۲۱]

در سیستم ارباب رعیتی کشاورزان و روستاییان نه تنها از دیدگاه انسانی اقتصادی بلکه از جهت سواد بهداشت محروم بودند. روستاییان به سبب کمبود ابتدایی‌ترین تجهیزات بهداشتی با بسیاری بیماریها دست به گریبان بودند. شمار مرگ و میرها به سبب بدی تغذیه، مسکن، کار و بهداشت بسیار بالا بود. این مشکل تنها از راه ایجاد سپاه بهداشت قابل حل بودو در چهار چوب انقلاب سفید و اعلام اصل هفتم ان که در آن از همه پزشکان دندانپزشکان و دامپزشکان (برای تکمیل کادر درمانی) داروسازان و متخصصان علوم آزمایشگاهی (برای تکمیل کادر دارویی و آزمایشگاهی) لیسانسیه‌ها (جهت ایجاد کادر اموزش بهداشت در روستاها و دیپلمه‌ها (جهت ایجاد کادر کمک پزشکی و خدمات پزشکی و بهسازی روستاها) که به خدمت زیر پرچم در نیروهای مسلح شاهنشاهی دعوت شده بودند خواسته شد تا خدمات پزشکی و بهداشتی روستاها را بر عهده بگیرند.[۲۲]

دختران و پسران ایران دیپلمه، لیسانسیه، فوق لیسانس و آنهایی که دارای درجه دکترا چه در رشته‌های پزشکی و یا رشته‌های دیگر بودند و خدمت زیر پرچم را می‌بایستی انجام دهند، پس از یک دوره کار آموزی چهار ماهه بین این سه سپاه دانش، سپاه بهداشت و سپاه ترویج و آبادانی تقسیم می‌شوند. اینها سرمایه‌های گرانبهای کشور هستند که در چهارچوب منشور انقلاب سفید و امکانات ان، چهره روستا و روستاییان و ایران را تغییر می‌دهند.

هزینه دوره آموزشی یا هزینه حقوق و مزایای کادر آموزشی از بودجه وزارت جنگ وهزینه وسایل پزشکی و آزمایشگاهی از بودجه عمرانی کشور تامین می‌شود. مراکز آموزشی نظامی هر دو از کار این سپاه با ۶۰ گروه پزشکی در سال ۱۳۴۴ آغاز شد و تا ۱۳۵۵ خورشیدی در حدود ۱۲۰۰۰ پسر بیش از ۱۰۰۰۰ دختر دکتر و لیسانسیه و دیپلمه برای انجام دوره سربازی خود در سپاه بهداشت آموزش یافتند.

سپاه دانش

نوشتار اصلی: سپاه دانش

اصل هفتم انقلاب سفید ایجاد سپاه بهداشت در کشور بود. فلسفه ایجاد سپاه بهداشت در حقیقت همان فلسفه اعلام اصلاحات ارضی بود که کار خود را در سال۲۰ بهمن ۱۳۴۲ خورشیدی آغاز کرد. در درازای نخست وزیری اسدالله علم اصل هفتم به تحقق پیوست. مردان و زنان سپاهی بهداشت وظیفه توزیع عادلانه پزشک و خدمات پزشکی را در کشور به عهده داشتند.[۲۳]

در سیستم ارباب رعیتی کشاورزان و روستاییان نه تنها از دیدگاه انسانی اقتصادی بلکه از جهت سواد بهداشت محروم بودند. روستاییان به سبب کمبود ابتدایی‌ترین تجهیزات بهداشتی با بسیاری بیماریها دست به گریبان بودند. شمار مرگ و میرها به سبب بدی تغذیه، مسکن، کار و بهداشت بسیار بالا بود. این مشکل تنها از راه ایجاد سپاه بهداشت قابل حل بودو در چهار چوب انقلاب سفید و اعلام اصل هفتم ان که در آن از همه پزشکان دندانپزشکان و دامپزشکان (برای تکمیل کادر درمانی) داروسازان و متخصصان علوم آزمایشگاهی (برای تکمیل کادر دارویی و آزمایشگاهی) لیسانسیه‌ها (جهت ایجاد کادر اموزش بهداشت در روستاها و دیپلمه‌ها (جهت ایجاد کادر کمک پزشکی و خدمات پزشکی و بهسازی روستاها) که به خدمت زیر پرچم در نیروهای مسلح شاهنشاهی دعوت شده بودند خواسته شد تا خدمات پزشکی و بهداشتی روستاها را بر عهده بگیرند.[۲۴]

دختران و پسران ایران دیپلمه، لیسانسیه، فوق لیسانس و آنهایی که دارای درجه دکترا چه در رشته‌های پزشکی و یا رشته‌های دیگر بودند و خدمت زیر پرچم را می‌بایستی انجام دهند، پس از یک دوره کار آموزی چهار ماهه بین این سه سپاه دانش، سپاه بهداشت و سپاه ترویج و آبادانی تقسیم می‌شوند. اینها سرمایه‌های گرانبهای کشور هستند که در چهارچوب منشور انقلاب سفید و امکانات ان، چهره روستا و روستاییان و ایران را تغییر می‌دهند.

هزینه دوره آموزشی یا هزینه حقوق و مزایای کادر آموزشی از بودجه وزارت جنگ وهزینه وسایل پزشکی و آزمایشگاهی از بودجه عمرانی کشور تامین می‌شود. مراکز آموزشی نظامی هر دو از کار این سپاه با ۶۰ گروه پزشکی در سال ۱۳۴۴ آغاز شد و تا ۱۳۵۵ خورشیدی در حدود ۱۲۰۰۰ پسر بیش از ۱۰۰۰۰ دختر دکتر و لیسانسیه و دیپلمه برای انجام دوره سربازی خود در سپاه بهداشت آموزش یافتند.

ساواک

نوشتار اصلی: ساواک
تیمور بختیار (نیم‌رخ) نخستین، و نعمت الله نصیری سومین رئیس ساواک

سازمان امنیت و اطلاعات کشور که معمولاً به اختصار ساواک خوانده می‌شود، از سال ۱۳۳۵ تا ۱۳۵۷ سازمان اصلی پلیس امنیتی و اطلاعاتی ایران در زمان سلطنت محمدرضاشاه پهلوی بود که قدرت و اختیارات بسیاری در توقیف و بازجویی افراد داشت. این سازمان به ویژه در سالهای دهه ۱۳۵۰ و قبل از پیروزی انقلاب ۵۷ و سرنگونی حکومت سلطنتی، نفرت‌انگیزترین و مخوف‌ترین نهاد حکومتی در بین مردم به‌شمار می‌آمد.[۲۵]

ساواک در اوسط دهه ۱۹۵۰ میلادی (اواسط دهه ۱۳۳۰ شمسی) با و همکاری مشترک موساد و سیا در ایران شکل گرفت و هدف از آن تاسیس یک نیروی پلیس مخفی در ایران بوده‌است.[۲۶] بنیانگذاران این سازمان سازمان سیا را الگوی شکل‌گیری اولیه آن تعیین کرده بودند. کارشناسان سیا و سپس موساد در ایران به طور فعال به آموزش متدهای خبرچینی و جمع‌آوری اطلاعات مربوط به مخالفان حکومت شاه، به اعضای ساواک پرداختند.[۲۷] همچنین کتابی که پس از انقلاب ۵۷ توسط حسین فردوست، یکی از مقامات بلندپایه این سازمان نگاشته شده‌است نیز، بر نقش بارز عوامل اطلاعاتی آمریکا و اسرائیل در شکل گیری ساواک تاکید می‌ورزد.[۲۸]

مقامات و ماموران آن عمدتاً از ماموران و و شهربانی تأمین می‌شدند و وظیفه اصلی این سازمان شناسایی و نابود کردن کلیه کسانی بود که به نحوی با دیکتاتوری شاه به مخالفت بر می‌خاستند و طبق منابع موثق غربی، ساواک برای این منظور از هر ابزاری از جمله شکنجه استفاده می‌نمود.[۲۹] طبق گفته یک کارشناس سابق سازمان اطلاعاتی آمریکا، سیا با نام «جسی جِی لیف» (Jesse J. Leaf)، تکنیکهای شکنجه توسط سیا به اعضای ساواک تعلیم داده می‌شد. پس از انقلاب و سرنگونی استبداد شاهنشاهی در سال ۵۷، یک حلقه فیلم در رابطه با این سازمان پیدا شد که توسط سازمان سیا برای آموزش ساواک در نحوه شکنجه دادن زنان ساخته شده بود.[۳۰][۳۱]

نخستین رئیس این سازمان، تیمور بختیار در سال ۱۳۴۰ به دلیل احساس خطر شاه در اقدام وی به کودتا از کار برکنار شد و به یکی از مخالفان حکومت تبدیل گشت. وی بعدها در سال ۱۳۴۹ با دستور مستقیم شاه و به دست یکی از مأموران ساواک در عراق به قتل رسید.[۳۲]

ساواک نخست به منظور شناسایی و بازداشت اعضای حزب توده تاسیس شد، اما فعالیتهای خود را بسط داد و به جمع‌آوری اطلاعات و زیر نظر گرفتن هرگونه مخالفان حکومت پهلوی، دانشجویان دانشگاهها، اتحادیه‌های کارگری و همینطور روحانیون شیعه و نویسندگان، ژورنالیست‌ها و شخصیت‌های ادبی به منظور اعمال سانسور پرداخت. این سازمان همچنین عملکردهای برون مرزی خصوصاً در خبرچینی و تحت نظر قراردادن دانشجویان ایرانی مخالف حکومت در خارج از کشور هم داشت.[۳۳][۲۷]

در واقع از سال ۱۳۴۲ به بعد بود که شاه به سازمانهای امنیتی خویش از جمله ساواک توسعه بخشید، به‌طوریکه از ۵۳۰۰ مامور تمام‌وقت و تعداد بسیار اما نامعلومی از خبرچینان پاره‌وقت تشکیل می‌شد.[۳۴]

ساواک در سرکوبی عناصر ضد فعالیت گسترده‌ای داشته‌است. این سازمان به عنوان عامل شکنجه و اعدام مخالفین به ویژه انقلابیون ایران شناخته می‌شود[۲۵][۳۵] چنانکه بین سالهای ۱۳۵۰ تا ۱۳۵۵، ۳۶۸ تن از چریکهای مخالف حکومت را به قتل رسانده و در بین سالهای ۱۳۵۰ تا ۱۳۵۷ (قبل از سرنگونی حکومت شاهنشاهی) حدود ۱۰۰ زندانی سیاسی را اعدام نموده‌است.[۳۶]

تکنیکهای شکنجه‌گری ساواک شامل: واردآوردن شوک الکتریکی، شلاق‌زدن، کتک‌زدن، داخل نمودن خرده‌شیشه و یا آب جوش در مقعد، بستن وزنه‌های سنگین به بیضه و کندن و کشیدن دندان و ناخن می‌شد.[۳۷]


نظرات شما عزیزان:

حق گو
ساعت10:59---22 شهريور 1392
اینا رو یادت رفت بگی:

صرف 30 درصد بودجه مملکت توی امور نظامی با وجود فلاکت مردم.

افزایش سطوح طبقاتی و به وجود اومدن حلبی آباد ها توی شهر های بزرگ مثل تهران.

وابستگی شدید توی امور نظامی طوری که اگه یه قطعه خراب میشد میفرستادن آمریکا و تعمیر میکردن میاوردن! طوری که ایرانی ها خودشون بلد نبودنش.

کوروش کبیر وقتی بابال رو فتح کرد با مردمی که چند لحظه ی قبل دشمنش بودن محبت کرد ولی این یکی مردم خودش رو به گلوله بست مثل کشتار های دست جمعی 17 شهریور و 24 خرداد که حتی خود رژیم هم انکارشون نمیکرد بس که بزرگ بودن...

کوروش کبیر از صمیم قلب به خدا اعتقاد داشت و توی وصیت نامه اش هم نوشت همواره پیرو کیش یزدان پرستی باشید..ولی این یکی تا تونست دین خدا رو کوبید مثل کشف حجاب و شکنجه و آزار علما و ....

موافقت آسون با جدا شدن بخشی از سرزمین ایران ! ( همین کشور بحرین رو میگم که جزء ما بود )

دم زدن از کوروش ولی خلاف آموزه های اون عمل کردن...

راه اناختن جشن های 2500 ساله با زرق و برق و هزینه ی زیاد و ولخرجی های بی شمار دیگه و ساختن کاخ های متعدد برای خودش در حالی که اکثر مردم توی فلاکت بودن ( به گفته ی آمکار های بین المللی 90 درصد مردم زیر خط فقر بودن )

تصویب کاپیتولاسیون که اگه یه امریکایی هر غلطی خواست بیاد تو ایران بکنه ولی ایرانی ها حق ندارن به اتهامش رسیدگی کنن!

کشتار مردم و تحمل نکردن اعتراض های موردی توی چیزیای نه چندان مهم که همین موضوع به انقلاب ختم شد.

و....
پاسخ:دوست عزیز جواب یکی از حرفهات میدم در سال ۱۳۰۷ خورشیدی دستگاه قضایی ایران اصلاح و امروزی شد. رضا شاه برآن بود با به کار گرفتن قوانین مدنی سکولار در ایران به هدف دوم خود یعنی پایان دادن به حق قضاوت‌سپاری در ایران برسد. رضاشاه عقیده داشت که زمانی که کشوری دادگاه‌هایی که با قوانین سکولار اداره می‌شوند داشته باشد می‌تواند قوانین ویژه برای اتباع خارجی را لغو نماید و همه چه اتباع خارجی و چه محلی در برابر قوانین سکولار برابر هستند و همسان جوابگو می‌باشند. در کمیسیونی که ریاست آن بر عهده علی اکبر داور وزیر دادگستری وقت بود برای نخستین بار قوانین مدنی و قضایی سکولار ایران با توجه به قوانین پیشرفته مدنی فرانسه نوشته شد. ۲۱ اردیبهشت ۱۳۰۷ رضا شاه توانست کاپیتولاسیون را برای همه اتباع خارجی در ایران لغو کند.[۱۲]


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: