درباره وبلاگ آخرین مطالب پيوندها
تبادل لینک هوشمند نويسندگان
کوروش بزرگ کوروش بزرگ پدر ایران زمین شخصیت شاهاو شخصی بود که در انزوای حرم بزرگ شده بود، سواد نداشت و از آمادگی لازم برای اداره کشور برخوردار نبود. وی در عین حال دارای شخصیتی آرام بود و دینداری و پرهیزگاری وی بهویژه خودداریاش در نوشیدن شراب، وی را شهره عام و خاص کرده بود طوری که قبل از پادشاهی به وی "ملا حسین" میگفتند. دوران سلطنت وی صحنه رقابت علما با اعضای حرم و خواجگان حرمسرا بود. این عوامل باعث شد تا شاه سلطان حسین در نهایت به شخصی ضعیف النفس، شهوتران و باده نوش تبدیل شود. در دوره حکومت وی آخرین بازماندههای نظم حکومتی و ساختار اداری که با تلاشهای شاه اسماعیل، شاه طهماسب و شاه عباس اول ایجاد شده بود از میان رفت. وی عملاً هیچ قدرتی در اداره امور نداشت و حتی علاقهای هم به دانستن اتفاقاتی که در اطرافش میافتاد نشان نمیداد. کشور در هرج و مرج و نابسامانی فرو رفت و هر نوع فسق و فجوری بدون هیچ ممانعتی حتی در پایتخت رخ میداد. شرح برخی هوسرانیها و نابسامانیهای دوره حکومت وی در کتاب رستم التواریخ در اوایل حکومت فتحعلی شاه قاجار نوشته شدهاست. همسراندر کتاب رستمالتواریخ شمار همسران دائم شاه حسین را حدود ۱۰۰۰ نفر از بلاد و اقوام مختلف کشور ذکر میکند که در حرمسرایی بسیار مجلل زندگی میکردند. قوت جنسی او را میستاید و مینویسد که «روز و شب در اکل و متعه نمودند... و در مدت بیستوچهار ساعت ازالهٔ بکارت آن دوشیزگان ِ دلکش ِطناز و آن لعبتان ِ شکرلب ِ پرناز نمود و باز مانند عزبان هل من مزید میفرمود»[۱] علاوه بر این سنتی در آن دوران رایج بود که مردانی که همسر یا دختری بسیار زیبا داشتند آن را طلاق میگفتند تا برای تلذذ پادشاه به ازدواج موقت او درآیند؛ «به این مراسم خوب و به این آئین مرغوب مذکور، ازالهٔ بکارت سه هزار دختر ِ ماهروی ِ مشکینموی، لالهعذار، گلندام، بادامچشم، شکرلب و دخول در دو هزار زن ِ جمیلهٔ آفتابلقای ِ سروبالای ِ نسرینبدن، نرگسچشم، طناز ِ پرناز، بلورین غبغب نموده»[۲] سیاست مذهبی شاه سلطان حسیندیانت شاه سلطان حسین باعث شد تا علمای شیعه از او حمایت کنند. طوری که در ابتدای سلطنتش فقیه نامی عالم تشیع محمد باقر مجلسی از او جانبداری کاملی به عمل آورد. مورخین ذکر میکنند که شاه سلطان حسین در زمان تاجگذاری اجازه نداد که صوفیان طبق رسم معمول او را با شمشیر احاطه کنند و در عوض محمد باقر مجلسی را برای این کار فراخواند. گسترش نقش علمای شیعه در بنیان سیاسی ایران پیش از شاه سلطان حسین، در زمان شاه سلیمان صفوی آغاز شده بود. ولی در دوره او بر شدت آن افزوده شد. محمد باقر مجلسی مردی دیندار بود و در برابر سایر ادیان و مذاهب مانند زرتشتیان، مسیحیان، یهودیان، صوفیان و سنیها سختگیر و نابردبار بود. این رویه را نوه او میر محمد حسین مجلسی که از نزدیکان شاه بود نیز دنبال کرد و این امر در نهایت به درگیریهای فرقهای انجامید و سلسله صفویه را دچار ضعف شدیدی کرد. البته سیاست آزار صوفیان پیشتر از آن توسط شاه عباس اول بخاطر سرکوب قزلباشها نهادینه شده بود و در زمان شاه سلطان حسین به اوج خود رسید. همه این عوامل باعث شد تا دوره شاه سلطان حسین برای تمامی فرق مذهبی دوره سختی باشد و این زمینهساز شورشهای درونی شد و قویترین آن طوفان مناطق زمیندار قندهار بود که زمینه سقوط شاه سلطان حسین را فراهم کرد. شورشهای قومیدر زمان شاه سلطان حسین تقریباً تمامی ایران دستخوش شورش شد. لگزیها اقوامی سنی مذهب در شمال غرب ایران بودند که وزیر اعظم شاه، ، پشتیبان آنها بود. بهدلیل سختگیریهای مذهبی آنها دست به دامان دربار عثمانی شدند و علم طغیان برداشتند. قبایل بلوچ هم دائماً به بم و کرمان حمله میکردند. از طرف دیگر شورشیان در خلیج فارس با حمایت والی عمان عزم خود را برای اشغال جزایر خلیج فارس جزم کرده بودند. کردهای شورشی نیز همدان را در سال ۱۷۱۹ اشغال کردند و تا حومه اصفهان پیش رفتند. جدیترین تهدید، خطر افغانها بود که در شرق به قتل و غارت میپرداختند. سرکرده این شورشیها محمود افغان از طایفه غلزایی بود. دربار شاه از سرکوب این قیامها عاجز بود چون از طرفی وزیر اعظم خود یک لگزی بود و از طرفی شاه تحت تاثیر مشاورینی چون ملاباشی محمد حسین مجلسی و رحیم خان حکیم باشی قرار داشت. این دو از مخالفان وزیر اعظم به شمار میآمدند و یک لشکرکشی موفق علیه شورشیان افغان توسط وزیر اعظم را مغایر منافع خویش میدانستند. در رستمالتواریخ علت شورش افغانیها ظلم بیاندازهٔ گرگین خان گرجی ذکر میشود که با حمایت فقها به حکومت قندهار و کابل و هرات رسیده بودند: «پس خسروخان و گرگین خان و اتباع و عملهجاتش شروع نمودند به ایذاء و آزار نمودن اهل سنت به مرتبهای که از حد تحریر و تقریر بیرون است، یعنی زنان و دختران و پسرانشان را به زور و شلاق میبردند و به جور و جفا خونشان را میریختند به ناحق به آنان تجاوز مینمودند.
همه این عوامل باعث شد شورشیان جسورانهتر به نافرمانی بپردازند و در سال ۱۷۲۱ میلادی محمود افغان کرمان را محاصره کرد و از آنجا عازم اصفهان پایتخت صفویه شد. شاه سلطان حسین در اصفهان ماند و افغانها به محاصره شهر پرداختند. او طهماسب شاهزاده را برای جمعآوری قوا به کاشان و قزوین فرستاد ولی طهماسب به جای این کار به خوشگذرانیها و بیبند و باری مشغول شد. علاوه بر اینها روسها که تعرضات خود را از زمان شاه اسماعیل دوم آغاز کرده بودند، در زمان شاه سلطان حسین شروع به مداخله در امور منطقه قفقاز کرده و حتی سواحل دریای خزر از دربند تا استرآباد (گرگان فعلی) را به تصرف خود درآوردند. سقوط اصفهانمحمود کابلی محاصره بیرحمانهای را بر مردم اصفهان تحمیل کرد. او دستور داد همه محصولات منطقه نابود شود. از نیمه ژوئن ۱۷۲۲ اصفهان دچار قحطی شد و یاس و ناامیدی بر شهر مستولی گشت. خزانه دولت خالی شد و سربازان تنها از محل بودجهای که کمپانیهای هلندی و انگلیسی مانند هند شرقی به ضمانت جواهرات شاه میدادند حقوق میگرفتند. شاه برای چندمین بار تقاضای صلح کرد ولی محمود افغان نپذیرفت. در نهایت در ۲۳ اکتبر ۱۷۲۲ سلطان حسین به شکلی باورناپذیر و منحصر بهفرد درماندگی و ناتوانی خویش را با گذاشتن تاج بر سر محمود افغان به اثبات رسانید. نقش شاه سلطان حسین در سرنگونی سلسله صفویفساد سازمان حکومتی، جایگاه اوباش در مناصب دولتی، غارتگریهای حاکمین شهرها، ولخرجیهای هنگفت شاه، مالیاتهای کمر شکن، سقوط بازرگانی خارجی و نظایر آن از دلایل مستقیم فروپاشی نظام حکومتی صفویه در زمان شاه سلطان حسین بود. هرچند که زمینههای سقوط صفویه در زمان شاه عباس یکم پایهریزی شد اما شاه سلطان حسین، مقصر اصلی سقوط این سلسلهاست چرا که ضعفنفس و بیاعتنایی او به امور کشوری و لشکری باعث درهمریختن اوضاع ایران آن زمان شد. حتی زمانی که افغانها اصفهان را محاصره کردند و هنوز امکان خروج از شهر وجود داشت او حاضر به ترک شهر برای گرداوری نیرو نشد و آخرین فرصت طلایی را از دست داد.[۴] شاه سلطان حسین بهقدری به امور کشور بیاعتنا بود که در پاسخ به هر چیزی که به او اطلاع میدادند و هر کاری که انجام میدادند فقط به گفتن «یخشی دور» (بسیار خوب است) بسنده میکرد چنانکه یکی از معاصران وی در اینباره سرودهاست:[۵]
عاقبت شاه سلطان حسینشاه سلطان حسین تا سال ۱۷۲۶ زندانی افغانها بود و عاقبت به دستور اشرف افغان گردن او در زندان زده شد. جستارهای وابسته
پانویس
منابع
پیوند به بیرون
[نمایش] پادشاهان ایران از صفویه تا پهلوی نظرات شما عزیزان: جمعه 19 مهر 1392برچسب:شاه سلطان حسین,اقدامات شاه سلطان حسین,عکس شاه سلطان حسین,سقوط اصفهان,عاقبت شاه سلطان حسین,اصفهان,شاهان ایران,اعدام شدگان ایران, :: 10:53 :: نويسنده : جمال
|