درباره وبلاگ آخرین مطالب پيوندها
تبادل لینک هوشمند نويسندگان
کوروش بزرگ کوروش بزرگ پدر ایران زمین منابع و مآخذ تاریخ دوران مادنخستین اشاره به قوم ماد در کتیبهای است که گزارش حمله شلمانسر سوم به سرزمین موسوم به پارسوا، در کوههای کردستان، (سال ۸۳۷ ق م) بر آن ثبت شده. مادها از نژاد هند و اروپایی به شمار میروند و محتمل است که در تاریخ هزار سال قبل از میلاد از کنارههای دریای خزر به آسیای باختری آمده باشند. اکنون با کاوش در مناطق غرب ایران از مادها آثاری در تپه هگمتانه در دست است. تپه هگمتانه تپهای تاریخی با پیشینهای متعلق به دوران ماد است[نیازمند منبع]. روایات مورخین یونانی نیز حاکی است که این شهر در دورهٔ مادها (از اواخر قرن هشتم تا نیمهٔ اول قرن ششم قبل از میلاد)، مدتها مرکز امپراتوری مادها بودهاست و پس از انقراض آنها نیز به عنوان یکی از پایتختهای هخامنشی (پایتخت تابستانی) به شمار میرفتهاست. گفتههای هرودوت مورخ یونانی، در قرن پنجم قبل از میلاد، مهمترین ماخذ تاریخی در این مورد است. در حقیقت برای نوشتن تاریخ سلسله ماد اولین بار در نیمه دوم قرن پنجم قبل از میلاد هرودوت مورخ یونانی کوشش کردهاست. در کتیبههای تیگلتپیلسر سوم که در قرن هشتم پیش از میلاد نوشته شدهاست، و سناخریب و اسرحدون و شلمانسر سوم نیز به ناحیه ماد اشاره کردهاند. از برخی از مطالب تورات نیز برای اطلاع از تاریخ ماد، میتوان استفاده کرد. لیکن در حقیقت برای نوشتن تاریخ سلسله ماد اولین بار در نیمه دوم قرن پنجم قبل از میلاد هرودوت مورخ یونانی کوشش کردهاست. سرزمین مادنوشتار اصلی: سرزمین ماد
ماد نام سرزمینی بود که تیرهٔ ایرانی مادها در آن ساکن بودند. این سرزمین دربرگیرنده بخش غربی فلات ایران بود. سرزمین آذربایجان فعلی در شمال غربی فلات ایران را با نام ماد کوچک و ناحیه امروزی کردستان، تهران (ری)، حوزه شمال غربی کویر مرکزی و همدان را با نام ماد بزرگ میشناختند. پایتخت ماد در گذشته هگمتانه نام داشت که بعدها به اکباتان تغییر نام داد. این قوم، در کوههایی که به عنوان جایگاه خود در ایران انتخاب کرده بودند، مس، آهن، سرب، سیم و زر، سنگ مرمر، و سنگهای گرانبها بدست آوردند و چون زندگی ساده داشتند، به کشاورزی بر دشتها و دامنه تپههای منزلگاه خود پرداختند. طوایف مادمطابق منابع کهن آشوری و یونانی و ایرانی در مجموع معلوم میگردد که سه طایفه از شش طایفه تشکیل دهندهً اتحاد مادها یعنی بوسیان، ستروخاتیان و بودیان بوده و سه طایفهٔ مادی دیگر عبارت بودهاند از، آریزانتیان و مغها و سرانجام پارتاکانیان.[۲۱][۲۲] مطابق منابع یونانی، در سرزمین کمنداندازان ساگارتی (زاکروتی، ساگرتی) مادیهای ساگارتی میزیستهاند که شکل بابلی - یونانی شدهً نام خود یعنی زاگروس (زاکروتی، ساگرتی) را به کوهستان غرب فلات ایران دادهاند. نام همین طوایف است که در اتحاد طوایف پارس نیز موجود است و خط پیوند خونی طوایف ماد و پارس منجمله از منشا همین طایفه ساگارتیها (زاکروتی، ساگرتی) است، طوایف پارس قبل از حرکت به سوی جنوب دورانی طولانی را در مناطق مادها بوده و بعدها رو به جنوب رفتهاند.[۲۳][۲۴][۲۵][۲۶][۲۷] جنگهای آشور و مادمجموعه لشکرکشیهای آشور به سرزمین ماد در قرن هشتم پ. م. نتوانست قدرت مادها را در هم بشکند و بیشتر حملات غارتگرانه بودند. دولت ماننا اتحادیه طوایف ماننایی منطقه و خود، از گذشته جزیی از سازمانهای حکومتی لولوبیان و گوتیان بودند. دولت ماننا در سده هفتم ق. م. جزیی از دولت بزرگ ماد به شمار میرفت. اخرین لشکرکشی اشور به ماد در سال ۷۰۲ پ. م. بود. خطر حمله از غرب بهوسیله دولت زورمند آشور، نیاز تشکیل یک دولت متمرکز را برای مادها که جدیدترین مهاجران به زاگرس بودهاند بوجود آوردهاست. مادها پایههای نخستین شاهنشاهی آریاییتباران (۷۲۸-۵۵۰ پ. م.) را در ایران بنیاد نهادند. ظهور پادشاهی ماد
به گفته مورخین یونانی، پس از حملات شدید و خونین آشوریان به مناطق مادنشین، در حدود سال ۷۰۸ قبل از میلاد، رهبر یکی از قبایل مادی دیاکو بهوسیله مجلس اتحادیه، به عنوان رهبر قبایل مادی انتخاب شده و وظیفه تشکیل یک دولت مرکزی به عهده وی گذاشته میشود. این رهبر، دیاکو (دیوکس در یونانی) با متحد کردن قبایل پراکنده مادی و برقراری قوانین مختلف، به عنوان اولین رهبر ماد شناخته میشود و اوست که پایتخت خود را در همدان امروز (هنگمتان، همریشه با هنگمن و انجمن، به معنای محل جمع شدن) قرار میدهد. یکی از کتیبههای آشوری از شخصی به نام دیاکو، بیست سال قبل از تاریخ انتخابش به عنوان شاه مادها، نام میبرد. این شخص آغاز کننده چند شورش برعلیه دولت آشور است که برای خواباندن آنها، حضور شخص امپراتور آشور سارگن دوم لازم است. دیاکو و تمام اعضای خانواده اش به تبعید محکوم میشوند و نام او در کتیبهها دیگر نمیآید. بیست سال بعد، دیاکو به عنوان شاه ماد انتخاب میشود و با پایه گذاری دولت ماد، به عنوان یک دشمن متمرکز آشور، دوباره به صحنه تاریخ بازمی گردد.[۲۸] شاهان ماد
دیاکونوشتار اصلی: دیاکو
دیاکو یا دیااُکو بنیانگذار حکومت ماد بود. نام وی در منابع گوناگون، به صورتهای مختلفی ذکر شدهاست؛ هرودوت نام وی را به صورت «دِیوکِس» نوشته، در متون آشوری Da-a-a-uk-ku و در عیلامی به صورت Da-a-(hi-)(ú-)uk-ka و Da-a-ya-u(k)-ka ضبط شدهاست. نام دیاکو برگرفته از واژهٔ ایرانی -Dahyu-ka است و اسم مصغر واژهٔ -dahyu بهمعنی سرزمین است.[۲۹] هرودوت میگوید که دیاکو مدت ۵۳ سال حکومت کرده و بر این اساس دربارهٔ دوران حکومت وی گمانهزنیهایی شدهاست اما به نظر میرسد که گزارش هرودوت بر مبنای روایتی شفاهی باشد. پژوهشگران از روی گزارش هرودوت به این نتیجه رسیدهاند که دیاکو مؤسس خاندان سلطنتی ماد و همچنین نخستین پادشاه ماد بوده که از آشوریان استقلال کسب کردهاست. اما باید بر این نکته تأکید شود که گزارش هرودوت آمیزهای از افسانههای یونانی و شرقی است و از نظر تاریخی قابل اطمینان نیست. همچنین فرض بر این است که پادشاه مادی که گزارشهای هرودوت حول و حوش او میچرخد، همان دیاکو پسر فرورتیش باشد، در نتیجه ممکن نیست که تاریخ دقیق دورهٔ حکمرانی او را مشخص کرد اما میتوان گفت که احتمالاً اکثر نیمهٔ اول سدهٔ هفتم پیش از میلاد را در برمیگرفتهاست.[۳۰] ایگور دیاکونوف میگوید: «وضع دوران حکومت دیاکو در نوشتههای هرودوت با تصویری که منابع آشوری از آن زمان (۶۷۵-۷۴۵ پیش از میلاد) رسم میکنند چندان مغایرت دارد که برخی از مورخان گواهی هرودوت را رد کردهاند.»[۳۱] بر پایهٔ نوشتههای هرودوت، دیاکو فرزند فرورتیش بود که طرح و نقشهٔ ایجاد یک حکومت واحد ماد را در ذهن داشت؛ مادها در دهکدههای خودمختار جداگانه و یا در شهرهای کوچک زندگی میکردند.[۳۲] دیاکو در یک دورهٔ بیقانونی در ماد، تلاش کرد تا عدالت را در دهکدهٔ خود اجرا کند و اعتبار و حسن شهرتی را به عنوان یک قاضی بیطرف بدست آورد به این ترتیب حوزهٔ فعالیت او گسترش یافت و مردم روستاهای دیگر نیز به وی مراجعه میکردند تا اینکه سرانجام او اعلام کرد درخواستهای مردم زیاد است و این جایگاه برای وی دردسرساز و دشوار است و حاضر به ادامهٔ کار نیست. در پی این کنارهگیری، دزدی و اغتشاش فزونی یافت و مادها گرد هم آمدند و وی را برای حل و فصل اختلافات بهعنوان پادشاه برگزیدند.[۳۳] منابع آشوری نیز برای نخستین بار، در سال ۶۷۳ پیش از میلاد از پادشاهی مستقل ماد یاد میکنند.[۳۴] پس از بهپادشاهی رسیدن، اولین اقدام دیاکو گماشتن نگهبانانی برای خود و نیز ساخت پایتخت بود. شهری که دیاکو برای این منظور برگزید در زبان فارسی باستان هگمتانه و به زیان یونانی «اکباتان»[پ ۱] خوانده میشد که همدان امروزی دانسته میشود. هگمتانه به معنی «محل اجتماع» یا «شهری برای همه»[۳۵] است و اشارهای است به گرد هم آمدن طوایف مادی که سابقاً متفرق بودند. او در اواخر قرن هشتم پیش از میلاد، دستور داد تا یک دژ مستحکم بر روی تپهای در این شهر ایجاد شود تا همهٔ امورات نظامی، دولتی و خزانهداری در آن انجام گیرد. هرودوت توضیح میدهد که این مجتمع پادشاهی، توسط هفت دیوار متحدالمرکز که هر دیوار داخلی از دیوار بیرونی بلندتر بود و بر آن اشراف داشت، ساخته شد. این هفت دیوار، هرکدام به رنگ خاصی تزیین شده بود، دیوار اول (بیرونی) سفید، دومین دیوار به رنگ سیاه، سومی بهرنگ سرخ تند، چهارمین آبی، پنجمی سرخ باز، ششمین دیوار بهرنگ مسی و هفتمین و درونیترین دیوار نیز طلاییرنگ بود. این نوع رنگآمیزی در بابل، نشانهٔ سیارات هفتگانه بودند ولی در هگمتانه، تقلیدی از بابل بود.[۳۶] قصر پادشاه به همراه گنجینههایش هم در درون آخرین دیوار جای داشت.[۳۷][۳۸] سارگون دوم شاه آشور در سال ۷۱۵ پیش از میلاد، متوجه شد که دیاکو با روسای اول، شاه اورارتو متحد شدهاست. او دیاکو را زیر نظر گرفت و در طی جنگ خود با منائیان — که از خویشاوندان نژاد مادی بودند و در آذربایجان و جنوب دریاچهٔ ارومیه سکونت میکردند — بار دیگر وارد ماد شد تا چنانکه مدعی بود، به «هرجومرج» آنجا پایان دهد. وی در آنجا توانست دیاکو را اسیر کند ولی برخلاف عادت همیشگی آشوریان جانش را به او بخشید و در نبشتهای تشریفاتی در کاخ خود در خُرسآباد اعلام میکند: «دیاکو را بههمراه قبیلهاش به حمات تبعید کردم.»[۳۹][۴۰][۴۱] برخی از ایرانشناسان، دیاکو را با ویژگیهایی که هرودوت برای او برمیشمارد با هوشنگ شاهنامه یکی میگیرند و لقب پَرَداتَ یا پیشدادی را با نخستین قانونگذار یکی میدانند. سنت دینی، هوشنگ را نخستین کسی میداند که پادشاهی را در ایران برقرار کرد.[۴۲] فرورتیشنوشتار اصلی: فرورتیش
پس از دیاکو، فرورتیش ۲۲ سال (دوره حکومت: ۶۷۵-۶۵۳ پ. م.) حکومت کرد و قبائل ایرانی را به اطاعت کشید. انگاه وارد جنگ (۶۷۲ یا ۶۷۳ ق. م.) با دولت آشور شد ولی در برابر آشوریها شکست یافت و کشته گردید. فرورتیش بر سرزمین ماد از حدود ری تا اصفهان و آذربایجان و کرمانشاه و کردستان و همدان سلطنت میکردهاست. بیشتر حکومت فرورتیش به نظم دادن به قبایل مادی و جنگیدن با دشمنان خارجی گذشت. مدارک آشوری و بابلی به خطراتی که مادها از شرق خود احساس میکردند اشاره نمیکند، اما قبایل شمال دولت ماد (سکاها و کیمریها)، از اهمیت خاصی برای مادها و آشوریها برخوردار بودند. پس از شکست دیاکو از سارگن دوم شاه آشور، فرورتیش در سال (۶۷۲ یا ۶۷۳ ق. م.) در برابر آشوریها به پا خاست. در حدود اوایل قرن هفتم قبل از میلاد، در اوایل حکومت فرورتیش، قبایل کیمریها که از صحرانشینان دشتهای جنوبی دریای سیاه بودند، به ماد و آشور حمله کردند. امکان ایرانی بودن قبایل کیمریها، احتمالاً دلیل اصلی آنها برای تشکیل یک اتحادیه با مادها برعلیه دولت آشور بود. حملات کیمری به آشور ضرباتی به آن دولت وارد کرد، اما در شکست دادن کامل آشور و پادشاه بزرگ آن، اسرحدون، ناموفق بود. خشتریتهپس از فرورتیش رهبری مادها را خشتریته (دوره حکومت: ۶۵۳-۶۲۵ پ. م.) در دست گرفت. خشتریته اولین پادشاهی است که پادشاهی ماد را در غرب فلات ایران تشکیل داد. به دنبال حمله مجدد اشور به مادها خشتریته برای پایان دادن به حملات اشور با ماننا و سکاها پیمان دوستی بست و عملاً با اشور وارد جنگ شد. داستان سلطنت سکاها در ماد خطا است دولت ماد در این فاصله قدرت خود را مستحکم کرد. خشتریته در سال ۶۲۵ پ. م. در گذشت.[۴۳][۴۴][۴۵] هووخشترهنوشتار اصلی: هووخشتره
پس از خشتریته، پسر ش هووخشتره (کی آخسارو) (کیخسرو را صورت افسانهای هووخشتره فرمانروای بی نظیر وبی مرگ اوستا و شاهنامه میدانند[۴۶].) (دوره حکومت: ۶۲۵ تا ۵۸۵ پ. م.) به شاهی رسید. هووخشتره اولین پادشاهی است که یک سلطنت سراسری را در ایران تشکیل داد و ایران را به عنوان یک قدرت مهم جهان آن زمان مطرح کرد.[۴۷][۴۸][۴۹] ایشتوویگونوشتار اصلی: ایشتوویگو
ایشتوویگو (دوره حکومت: ۵۸۵ تا ۵۵۰ پ. م) واپسین پادشاه ماد و جانشین هووخشتره بود. در مورد حکومت او اطلاعات زیادی در دست نیست و بیشتر روایات یونانی و پارسی، به اواخر سلطنت او و نابودی حکومت ماد به دست کورش بزرگ اشاره میکنند. لوحه «» در حال حاضر در بریتیش میوزیوم لندن نگهداری میشود. متن لوحه سال به سال حکومت نبونید (۵۳۹ – ۵۵۶ ق. م) آخرین پادشاه بابل نو را شرح میدهد. درسال ششم سلطنت او یعنی ۵۵۰ ق. م نویسنده سالنامه، به جنگی در چند صد کیلومتری جنوب شرقی بابل اشاره میکند و مینویسد: «شاه اشتومه گو، لشکر خود را برای جنگ با کورش، شاه انشان، فرستاد ولی لشکر بر او شورید، او را به زنجیر کشیده و تحویل کورش دادند». ظاهرا این «ایشتو مه گو» همانست که هرودوت او را آزدیاک مینامد. ایشتوویگو متهم به ترجیح دادن شکوه و راحتی دربار آشور به زندگی سخت و ارتشی مادی شدهاست و انحطاط قدرت ماد را بیشتر به او نسبت میدهند. در صورت قبول، میتوان تصور کرد که بیشتر آثار باقی مانده از دوران مادها، بخصوص آثار بجای مانده در تپه نوشی جان[۵۰][پیوند مرده]، به دوران سلطنت ایشتوویگو بر میگردد. همچنین، راحتیهایی که در دوران هخامنشی به عنوان «تنپروری مادی» در سلطنت ایشتوویگو خوانده شده را، شاید به جای دوران انحطاط ماد، زمان انتقال زندگی قبایل ایرانی از طرز زندگی صحرانشینی به شهرنشینی بنامیم و آنرا آغاز واقعی تمدن ساکن قبایل ایرانی بدانیم. جنگهای اشور و کشور ماداز سال ۶۷۳ پ م جنگهای مادها و آشور دوباره پا میگیرد از این زمان به بعد در اسناد آشوریها از کشور ماد نیرومند سخن میرود که نشان از به رسمیت شناخته شدن موجودیت دولت مادها از طرف آشوریها است. در حدود سال ۶۵۰ پ. م. پادشاهی ماد دولت بزرگی در ردیف ماننا و اورارتو و عیلام بود. بعد از کیمریها، یکی دیگر از قبایل صحرانشین شمال قفقاز، سکاها، به منطقه شمال غرب ایران حمله کردند و در سر راه خود، دولت اورارتو در غرب دریاچه اورمیه و شرق آناتولی را نابود کرده بودند آشوربانیپال پادشاه آشوردر زمانی که آشور بانیپال پادشاه نیرومند آشور بر سر قدرت بود جنگی بین مادها و اشوریها در نگرفت ولی جنگهای آشور و عیلام تا نابودی دولت عیلام در سال ۶۴۰ پ م ادامه یافت. آشور بانیپال در سال ۶۳۳ پ م در گذشت. دولت ماد در این فاصله قدرت خود را مستحکم تر کرد. تشکیل سلطنت سراسری مادها در ایرانهووخشتره، (کیاکسار مدارک یونانی)، بزرگترین پادشاه ماد است. تواناییهای او در منظم کردن ارتش و بستن توافق نامههای خارجی با دولتهای همسایه، او را به قدرتمندترین شاه غرب آسیا در زمان خودش تبدیل کرد. هووخشتره در ده سال اول حکومتش موفق شد که رابطه اش را با پادشاه سکاها، پروتوثیس، به اتحاد متقابل تبدیل کند. هووخشتره ارتشش را به دوقسمت پیاده نظام مجهز به نیزه و سوارنظام تیر انداز (شکلی که از سکاها آموخته بود) تقسیم کرد و برای اولین بار از ارابههای جنگی مجهز به نیزههای برنده که صد سال بعد در جنگهای کورش و داریوش معروف شدند، استفاده کرد. در این زمان، آشور بنی پال دوم، شاه نیرومند و بی رحم آشور، درگذشته بود. از طرفی، یک حکومت کلدانی جدید در بابل در حال شکل گیری بود و شاه آن، نبوپولسر، در صدد گسترش مرزهای کشورش بود و موفق شده بود بخشهایی از مملکت عیلام را نیز تصرف کند. هوخشثره، تصمیم به برقراری یک توافق نامه برعلیه آشور با نبوپولسر گرفت. در زمان حکومت هووخشتره ماد قبایل آریازنتا و پارتاکانیان را در نواحی ری و اصفهان و دیگر قبایل ایرانی شرق را تا ناحیه گرگان به اطاعت کشاند و دولت نیرومند سراسری مادها در ایران را تشکیل داد هوخشتره سپس به پارس حمله کرد و قبایل پارس را به اطاعت در آورد.[۵۱][۵۲][۵۳] حمله ماد و نابودی دولت آشورهووخشتره شاه ماد در حمایت از بابل به آشور اعلان جنگ داد. هوخشتره در سال ۶۱۴ پ م از کوههای زاگرس گذشت و ضمن تسخیر آبادیهای آشوری سر راه، شهر آشور پایتخت دولت آشور را در محاصره گرفت. پس از سقوط شهر آشور، پادشاه بابل در شهر آشور به دیدار هوخشتره آمد و در آنجا پیمان دوستی ایران و بابل تجدید شد. در سال ۶۱۳ پ. م. شاه آشور در نینوا بود و این شهر نیز در سال ۶۱۲ پ. م. تسخیر شد. نیروهای ماد و بابل، پایتخت عظیم آشور را با خاک یکسان کردند و برای همیشه به تاریخ این امپراتوری بزرگ پایان دادند.[۵۴][۵۵][۵۶] شکست آشور و فتح شرق لیدیهدر آغاز قرن ۶ پ. م. با شکست آشور و فتح شرق لیدیه پادشاهی ماد تبدیل به شاهنشاهی بزرگی در آسیا شد. خاورمیانه بین دو پادشاهی نیرومند تقسیم شد: یکی دولت بابل و دیگر دولت ماد.[۵۷][۵۸][۵۹] صعود پادشاهی ماد به شاهنشاهی آسیاییدر این زمان، هووخشتره به بزرگترین شاهنشاهی غرب آسیا حکومت میکرد. ماد، اورارتو، آشور و
نظرات شما عزیزان:
یک شنبه 28 مهر 1392برچسب:ماد,منابع و مآخذ تاریخ دوران ماد,سرزمین ماد,طوایف ماد,جنگهای آشور و ماد,ظهور پادشاهی ماد,شاهان ماد,دیاکو,فرورتیش,خشتریته,هووخشتره,ایشتوویگو,جنگهای اشور و کشور ماد,آشوربانیپال پادشاه آشور,تشکیل سلطنت سراسری مادها در ایران,حمله ماد و نابودی دولت آشور,شکست آشور و فتح شرق لیدیه,صعود پادشاهی ماد به شاهنشاهی آسیایی,وحدت اقوام مختلف سراسر ایران,تمدن مادها,دین مادها,زبان مادی,ظهور و صعود هخامنشیان,نابودی پادشاهی ماد,, :: 12:14 :: نويسنده : جمال
|